برترينها: محمد بحراني متولد ۱۳۶۰ در شيراز است. او كارشناس بازيگري از دانشگاه تهران و كارشناس ارشد كارگرداني از دانشگاه تربيت مدرس است. علاقه اش به نمايش عروسكي از جشنواره هاي تئاتر عروسكي دانشجويي آغاز شده تا اينكه در سال ۸۰ در نمايشي، يكي از دوران (مريم سعادت) كار او را پسنديد و او را براي كار در يك برنامه تلوزيوني دعوت كرده و وارد دنياي تلوزيون شد. حضور موفق و همزمان او در «خندوانه»، «دراكولا» و «آنها» مورد توجه قرار گرفته است.
محمد ناصر حق خواه در روزنامه شهرآرا نوشت: آدمها ساخته شده اند براي تمام شدن. هر فوتباليستي يك روز كفشها را ميآويزد و هر راننده هميشه در سفري يك روز عطاي جاده و دنده و فرمان را به خانه و بالشت و تلويزيون ميبخشد. چشمه خلاقيت هر هنرمندي هم يك روز خشك ميشود و شايد بازنشسته نشود، اما خلق جديدي هم از او نميبينيم؛ تكرار، تكرار و تكرار. اما شگفت انگيزترين و شيرينترين خراب شدن تمام پيش فرضهاي ما آنجاست كه ميبينيم بعضيها تمام نميشوند يا حداقل حالا حالاها قرار نيست تمام شوند. محمد بحراني يكي از آن هاست. چه زماني كه در كلاه قرمزي با آقوي همساده و دردسرهايش زندگي ميكرد و ببعي را با دايره واژگاني كه به ۱۰ تا هم نميرسيد پيش ميبرد و هميشه چيزي براي رو كردن داشت و در همان لحظههاي كوتاه با نمك بود، چه بعد كه با جناب خان تركاند و ترند شد و به چهرهاي معروف تبديل شد.
ما هر فصل خندوانه منتظر بوديم كه ديگر لبوفروش جنوبي ما را نخنداند و ديگر تكه كلامي يا آهنگي براي رو كردن نداشته باشد. اما به همين زودي فصل جديد خندوانه به بن بست رسيده است و جناب خان نه. اين چشمه زاينده خلاقيت، محمد بحراني، وقتي از دنياي عروسكها بيرون آمد و بازيگري را تجربه كرد، باز هم شيرين بود و به بدترين كارها بهترين ايدهها را افزود و در خيل بازيگران متوسط و بد كارها درخشان بود. از هيولا و دراكولاي مهران مديري كه غضنفر چمچاره را ساخت و پروراند تا سريال نوروزي دوپينگ كه به كرونا خورد و سر و تهش هر طور بود جمع شد، اما بحراني باز هم فراموش نكرد كه بايد چيز جديدي رو كند.
شايد اگر سه چهار كار ديگر كمدي ميكرد و حتي خيلي هم درخشان بود ديگر ميشد او را تمام شده دانست. نه براي اينكه نمكش ته بكشد يا تيپ جديد و لحن تازهاي در آستين نداشته باشد؛ از آن رو كه تبديل ميشد به يك بازيگر كمدي خوب كه بين سريالهاي تلويزيون و نمايش خانگي ميچرخد و شايد گاهي هم سينمايي بازي ميكند. اما بازي در نقش يك استاد دانشگاه در سريال ژانر وحشت «آن ها»، سويه جديدي از او رو كرد كه وصف ناشدني است.
براي جلوگيري از لو رفتن داستان نميشود گفت كه او دقيقا به عنوان استاد دانشگاه چه ميكند و در چه شرايطي گير ميافتد، اما همين كافي است كه بگوييم صد و هشتاد درجه با همه آنچه از او در كلا ه قرمزي و خندوانه و هيولا و دوپينگ و دراكولا ديده ايد متفاوت است؛ يك شخصيت عجيب در حال دست و پنجه نرم كردن با اتفاقي تلخ. بحراني آن چنان باورپذير و با لحن و نگاه درست از پس اين نقش برآمده است كه حتي قديميترين طرف دارانش كه با ديدن او لبخند به چهره ميآورند هم در همان چند دقيقه اول همه چيز را فراموش و نقش جديد او را به راحتي باور ميكنند.
بعضيها تمام نميشوند يا حداقل بعد از سالها كار ميتوان آنها را تمام شده فرض نكرد؛ شايد چندسال ديگر بحراني را هم جزو تكراريهاي تلويزيون و سينما بشماريم، اما چيزي كه اكنون از اين شيرازي پر از نبوغ و خلاقيت ديده ايم هنوز ته كشيدني نيست. شايد وقتي ديگر، شايد هيچ وقت. فعلا به داشتن چنين دُر گراني افتخار كنيم.
فرهاد فرهنگ در پارسينما نوشت: در «خندوانه» هرچيزي عادي بشود، جناب خان و كلكلهايش با رامبد نميشود. اعتراضها و متلكهايش به مشكلات وضع موجود هنوز دل مردم را خنك ميكند. صداي محمد بحراني كه از دهان جناب خان خارج ميشود و ايدههايش كه عروسك مشهور را محبوب نگه داشته، جذابترين قسمت فصل جديد برنامه رامبد جوان است.
بيخود نيست كه مردم تا اين حد اين تصوير و صدا را دوست دارند و وقت تماشاي خندوانه بيصبرانه منتظرند جناب خان ظاهر شود و در روزهاي سخت كرونا و مشكلات ريز و درشت، دقايقي شادشان كند. دامنه اين محبوبيت تا فضاي مجازي هم گسترش يافته و بحراني هرجا كه محدوديتهاي تلويزيون دستش را بسته، با تكگوييهاي آتشين جناب خان، ميزند به قلب مشكلات. اين خصلت سرگرميسازي درست است؛ خنداندن و به فكر فرو بردن مخاطب.
در ماههاي گذشته كه كرونا رونق را از قسمتهايي از صنعت سرگرمي دزديده، محمد بحراني در مديومهاي مختلف و در قالبهاي متفاوت مورد توجه است. اگر «دراكولا» مهران مديري به اندازه «هيولا» بازتاب نداشته، اما بستري شده كه برخي بازيگرانش چهره جديدي از خود به نمايش بگذارند. محمد بحراني يكي از آنهاست كه نشان داده طنز را نه فقط در قالب صداپيشگي، كه مقابل دوربين هم خوب درك ميكند. او يكي از دلايليست كه سريال جديد مديري را ميتوان هنوز دنبال كرد.
اما غافلگيري اصلي حضور او در اپيزود آخر سريال «آنها» بود، در قالب نقشي جدي در داستاني رعبآور. بحراني در اپيزود ششم اين سريال ترسناك ميكوشد نشان دهد كه استعدادش فقط به طنز خلاصه نميشود. او مردي را تصوير كرده كه به معناي واقعي از در و ديوار ميترسد و دنبال معناي پشت اين ترس است. انساني دچار عذاب وجدان كه از هوش و معلوماتش هم در عذاب است و هركاري ميكند كه دانستههاي هولناكش را با ديگري به اشتراك بگذارد و در نهايت بي آن كه بداند به سمت سرنوشت محتومش قدم برميدارد.
اين مجموعه كارهاي متفاوت، از صداپيشگي تا اجراي كمدي و بازي در نقش جدي، ورود بحراني به دوران جديدي از فعاليتش را به شكل رسمي اعلام ميكند. قرار نيست او را ديگر فقط با صداي جناب خان به ياد بياوريم. در دوران كرونا، يكي از سرگرميسازها پوست انداخته و حالا بازيگري متولد شده كه ميتواند در هر نقشي و در هر مديومي تواناييهاي ذاتي خود را به نمايش بگذارد.
آموزش پاورپوينت
راهنماي انتخاب عطر بر اساس ويژگي شخصيتي خانمها
۷ اشتباه رايج خانم ها در اصلاح موهاي زائد بدن
بهترين روش اصلاح موهاي زائد بدن براي خانم ها
چطور يك پاورپوينت عالي براي ارائه تهيه كنيم؟
آموزش گام به گام ساخت پاورپوينت براي ارائه (بصورت تصويري و با مثال)