فروشگاه دخترانه

 
 
سوررئاليسم چيست و نقاشي سوررئال چه ويژگي‌هايي دارد؟
| نظرات (0)

سوررئاليسم چيست و نقاشي سوررئال چه ويژگي‌هايي دارد؟

 

وب‌سايت ايوار - رضا‍ رجب پور: سوررئاليسم مكتبي است كه به دنبال كشف ذهن ناخودآگاه انسان به‌عنوان روشي براي خلق اثر هنري مي‌گردد. سالوادور دالي، پابلو پيكاسو و مايكل شُوال از مهم‌ترين نقاشان سبك سوررئاليسم هستند.

سوررئاليسم يا فراواقع‌گرايي چيزي فراتر از يك سبك هنري است؛ بلكه مي‌توان آن را يك جنبش هنري ناميد. برخلاف ديگر مكاتب هنري كه از طريق موضوعات بصري، انتخاب رنگ‌ها يا تكنيك‌ها توصيف مي‌شوند، تعريف هنر سوررئاليست كمي دشوارتر به نظر مي‌رسد.

هنرمندان سوررئاليست نظير خوان ميرو، سالوادور دالي، پابلو پيكاسو يا مايكل شُوال و بسياري ديگر، به دنبال كشف ذهن ناخودآگاه به‌عنوان شيوه‌اي براي خلق هنر بودند؛ نتيجه‌ي اين تلاش‌ها منجر به خلق آثار رؤيايي و گاهي عجيب از طريق روش‌هاي متعدد بود. هسته‌ي اصلي سوررئاليسم بر به تصوير كشيدن عميق‌ترين افكاري كه به‌طور خودكار پديدار مي‌شوند تمركز دارد. اين فرآيند فكري براي خلق هنر «حركت غيرارادي» ناميده مي‌شود.

سوررئاليسم در طي سال‌ها منجر به خلق كلكسيون شگفت‌انگيزي از آثار هنري، از چشم‌انداز‌هاي افسانه‌اي و هنر چيدمان‌هاي عجيب‌وغريب گرفته تا تعاريفي مرموز از انسان و حيوانات، شده است.

 

سوررئاليسم چيست و چگونه به وجود آمد؟

شاعر فرانسوي، گيوم آپولينر (Guilliame Apollinaire)، اولين كسي بود كه واژه‌ي سوررئال را در ارجاع به ايده‌ي يك واقعيت مستقل كه «تحت نفوذ» واقعيت خودآگاه ما قرار دارد، خلق كرد.

اما جنبش سوررئاليست در سال ۱۹۲۴ و زماني كه شاعر فرانسوي، آندره برتون، كتاب خود با نام «بيانيه‌ي سوررئاليسم» را منتشر كرد، پا به جهان گذاشت. كتاب او تحت تأثير نظريه‌ها و نوشته‌هايي در مورد ذهن ناخودآگاه از روانشناس مشهور، زيگموند فرويد، مطالعات شگرف كارل يونگ و مكتب دادا (Dada) در اوايل قرن بيستم بود.

وقتي‌كه سوررئاليسم به‌عنوان يك مكتب ادبي در آثار نظم و نثر برتون و ديگر شعرا رواج يافت، هنرمندان بصري نظير جورجيو د كيريكو (Giorgio de Chirico)، پابلو پيكاسو، فرانسيس پيكابيا (Francis Picabia) و مارسل دوشان، سوررئاليسم را پذيرفتند و اثر جديد برتون در سال ۱۹۲۵ با عنوان «انقلاب سوررئاليستي» به رسميت شناخته شد.

 

سوررئاليست‌هاي اوليه مرز‌هاي خودآگاهي و عقلانيت را به‌منظور آزادسازي ذهن ناخودآگاه به چالش كشيدند. برتون اين گزاره را «واقعيت برتر» مي‌نامد.

جنبه‌ي بنيادي مكتب سوررئاليست، روشي از بيان «حركت غيرارادي» است كه عمل ثبت و نگارش خودكار و سانسورنشده‌ي افكار و تصاويري كه در ذهن يك هنرمند خلق مي‌شوند را در برمي‌گيرد. آثار سوررئاليستي با تمركز بر دستيابي به فرآيند‌هاي فكري غيرارادي و تفسير رؤياها، محدود به يك سبك يا تكنيك هنري خاص نمي‌شوند.

در تمام دهه‌ي ۱۹۲۰، هنرمندان بصري به دنبال كشف مفاهيم سوررئاليستي در هنر بودند و آزادي كامل خلاقيت را جست‌وجو مي‌كردند. اولين نمايشگاه سوررئاليسم با عنوان «نقاشي سوررئاليستي» در سال ۱۹۲۵ در گالري پير (Pierre) در پاريس برگزار شد؛ اين نمايشگاه نقش مهمي در شكل‌گيري جنبه‌ي بصري اين جنبش داشت.

 

اگرچه مكتب سوررئاليست در اروپا با شروع جنگ جهاني دوم دچار پراكندگي شد، اما بسياري از هنرمندان سوررئاليست به آمريكا مهاجرت كردند و اين هنر را در آنجا شكوفا ساختند؛ سوررئاليسم بصري در آمريكا و تحت نفوذ هنرمندان نامدار در سراسر قرن بيستم شكل گرفت.


تكنيك‌هاي هنري در هنر سوررئاليست

ازآنجايي‌كه تأكيد فراواني بر آزادي خلاقيت وجود دارد، تكنيك‌هاي هنري در آثار هنري سوررئاليست بسيار متعدد هستند. بااين‌حال، ازآنجايي‌كه به تصوير كشيدن آثار رؤيايي در هنر سوررئاليست بسيار شايع است، شماري از تكنيك‌ها از سوي نقاشان سوررئاليست به‌منظور كمك به ثبت افكار ذهن ناخودآگاه خلق شدند.

تكنيك‌هاي فروتاژ (فن ماليدن يك مداد نقاشي نرم بر روي يك صفحه‌ي داراي بافت و تار و پود و بر جا گذاشتن آثاري از بافت كاغذ يا بوم) و گِرَتاژ (فن تراشيدن يك سطح نقاشي شده از بوم به‌منظور خلق يك بافت بصري) از روش‌هايي بودند كه يك تصوير مختصر و ناتمام را خلق مي‌كردند و بيننده را به كشف جزئيات پنهان در اثر وامي‌داشتند.

 

اما هنرمندان سوررئاليست خود را تنها به يك روش محدود نكردند. مجسمه‌ها، نقاشي‌ها، نقاشي چاپي، نقاشي‌هاي سياه‌قلم، آثار ويدئويي و عكاسي و ديگر متد‌ها بخشي از هنر سوررئاليست دهه‌ي ۱۹۲۰ بودند و به نفوذ خود بر هنرمندان امروزيِ الهام گرفته از مكتب سوررئاليسم ادامه مي‌دهند.

بسياري از هنرمندان سبك سوررئاليست نيز اقدام به تركيب سبك‌هاي مختلف هنري در يك اثر واحد كرده‌اند؛ آن‌ها در آثار خود به دنبال كشف وجود اشكال قابل‌شناسايي در كنار تصاوير نامفهوم و سيال براي هدايت ذهن بيننده، بدون فراهم آوردن تفاسير موجز، هستند.

هدف اصلي هنرمندان سوررئاليست پذيرش حركت غيرارادي و بيان افكار ناخودآگاه و تخيلات ذهن بود؛ امري كه از سوي هر هنرمند به شكلي متفاوت تفسير مي‌شد.

 


هنرمندان سوررئاليست قرن بيستم و امروزي

سالوادور دالي يكي از اولين نام‌هايي است كه به هنگام صحبت از هنرمندان سوررئاليست به ذهن‌ها خطور مي‌كند. دالي نيز به‌مانند بسياري از هنرمندان اين مكتب، از روش‌هاي مختلفي نظيري نقاشي‌هاي سياه‌قلم، نقاشي چاپي و نقاشي براي خلق رؤيا‌هاي خاص و تصاوير توهم‌آميز خود استفاده مي‌كرد.

برتون هنر دالي را به‌عنوان «يك اثر واپسگرايانه با نهايت افراط در خلقِ فرهنگ مدرن» توصيف مي‌كند و به اين موضوع اشاره دارد كه سبك هنري رازآلودِ وي بينندگان را به كشف مفاهيم ادبي و مذهبي و ساير موضوعات ترغيب مي‌كند.

 

ديگر نامِ آشنا كه زماني از سوي برتون به‌عنوان «سوررئاليست‌ترين فرد در ميان ما» ياد مي‌شد، خوان ميرو است. اگرچه ميرو خود را يك سوررئاليست نمي‌داند، اما او بدون شك بسياري از آثار خود را تحت نفوذ اين مكتب خلق كرده است.

ميرو به خاطر آثار خلق‌شده‌ي خود با استفاده از انواع روش‌ها مشهور بود و نقاشي‌هاي وي از هنر فولكلور منطقه‌ي كاتالان و هنر كودكان الهام مي‌گرفت. او بر استفاده از رنگ‌هاي پرطراوت و اشكال نامفهوم به‌منظور تحريك احساسات و شگفت‌زده كردن مخاطب خود تأكيد فراوان داشت.

 

هنرمند معاصر، مايكل شوال، نشان مي‌دهد كه چگونه مكتب سوررئاليسم در دهه‌ي ۱۹۲۰، هنر مدرن امروزي را با نقاشي‌هاي تخيلي و پوچ‌انگاري وي تحت تأثير قرار داده است. نقاشي‌هايي كه منجر به رشد محبوبيت اين سبك در اوايل هزاره‌ي سوم شده است. شُوال نيز به‌مانند بسياري از سوررئاليست‌هاي اوليه از موسيقي و شعر براي خلق اشياء در نقاشي‌هاي مسحوركننده و اغلب استعاري خود استفاده مي‌كند.

شوال مي‌گويد: «پوچ‌انگاري نيز به‌مانند ديگر ژانرها، قوانين مختص به خود را دارد. اما اين ژانر هر چيزي خارج از قوانين و مرز‌هاي عُرفي را در برمي‌گيرد. پوچ‌انگاري تلاشي براي درك زندگي ما به شيوه‌اي كامل صحيح است.»

ديگر جلوه‌ي مدرن در هنر سوررئاليست در آثار آناتول كراسنيانسكي (Anatole Krasnyansky) ديده مي‌شود. اگرچه اساساً موفقيت وي به خاطر نقاشي‌هاي شگفت‌انگيز او از چشم‌انداز‌هاي معماري است، اما كراسنيانسكي پس از تماشاي گروه موسيقي راكِ كيس (KISS)، سبك سوررئال را بهبود بخشيد.

اين تجربه‌ي حيرت‌انگيز، كراسنيانسكي را بر آن داشت تا احساسات خود را از طريق هنرش همراه با شخصيت‌هاي پوشيده و نامفهوم به تصوير بكشد؛ اين سبك يادآور تمركز بر ثبت خودكار افكاري بود كه نقاشي‌هاي سوررئاليستي در دهه‌ي ۱۹۲۰ را شكل مي‌دادند.

درحالي‌كه اشكال كراسنيانسكي در نقاشي‌هاي وي عمده واضح و قابل‌تشخيص بودند، شخصيت‌هاي نامفهوم «يك چندگانگي از چهره‌ها» را به نمايش مي‌گذاشتند؛ كراسنيانسكي مي‌گويد اين چندگانگي بيانگر چگونگي تطبيق و تغيير انسان در شرايط مختلف است.

درحالي‌كه هنر سوررئاليست محدود به يك چهارچوب دقيقِ تعيين‌شده با فهرستي از مشتركات نمي‌شود، توجه آن بر حركت غيرارادي و ذهن ناخودآگاهي متمركز است كه هنرمندان اوليه‌ي اين سبك در دهه‌ي ۱۹۲۰ را ترغيب مي‌كرد و همچنان آثار هنرمندان مدرن امروزي را نيز تحت تأثير قرار مي‌دهد.

سبك هنري سوررئاليست، از اشكال رنگارنگ و انتزاعي در نقاشي‌هاي سياه‌قلم ميرو گرفته تا نقاشي‌هاي رازآلود و مركبِ كراسنيانسكي، تخيلات هنردوستان و كلكسيونر‌هايي از سراسر جهان را به خود جذب مي‌كند.

منبع: parkwestgallery



:: موضوعات مرتبط:

:: برچسب‌ها: سوررئاليسم چيست و نقاشي سوررئال چه ويژگي‌هايي دارد؟،
نویسنده : فروشگاه دخترانه
تاریخ : ۲۷ آذر ۱۳۹۹
زمان : ۱۱:۳۴:۴۴
[ ]


 

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی