كيانوش احمدي نويسنده و كارگردان نمايش «وقتي ماهيچهها سنگ ميشوند»، در گفت و گو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان، درباره دليل نامگذاري اين نمايش گفت: دليل انتخاب اين اسم به لحظه خروج روح انسان از جسمش بر ميگردد و اينكه در لحظات پاياني عمر در كسري از ثانيه خاطرههاي قديمي در ذهنش مرور ميشود.
وي درباره علت نوشتن نمايشنامه خود بيان كرد: اين نمايشنامه با نيت حضور در جشنواره «تئاتر سردار آسماني» نوشته شده است. در واقع اداي ديني به مقام والاي سردار سليماني به خاطر جانفشانيهايش براي مردم است. همين طور با نگارش و اجراي اين نمايش به دنبال قدرداني از مادراني بودم كه هنوز چشم انتظار بازگشت فرزند خود از جنگ هستند.
احمدي اظهار كرد: اين نمايشنامه را بر اساس صحنهاي واقعي كه روبروي مترو نواب ديدم، نوشتم. مادري را ديدم كه زير عكس سردار سليماني ايستاده، چادرش را روي سرش كشيده بود و گريه ميكرد.
احمدي درباره شيوه اجراي اين نمايش گفت: مكتب و سبك اجرايي نمايش «وقتي ماهيچهها سنگ ميشوند» به شيوه سورئاليسم و فرا واقعگرايي است. البته هيچ وقت تماشاگر از اين نمايش فاصله نميگيرد؛ چرا كه جنس اجراي بازيگران رئاليستي است اما نقش گودرز از اين قاعده مستثني است و در لحظاتي به خاطر شخصيت و عاقبتش، حالتي غنايي به خود ميگيرد.
احمدي درباره موضوع اين نمايش بيان كرد: درون مايه اين نمايش انتظار است؛ اما مخاطب با ديدن اين اثر از رشادتهاي سردار در دوران جنگ آگاه ميشود. مخاطب ميداند كه در دوران دفاع مقدس سردار خودش را بالاتر از رزمندگان نميدانست و در واقع يك جور برادري و برابري را بين آنها برقرار ساخته بود. مسئله ديگري كه در اين نمايش به آن توجه كردم، اعتماد ويژهاي است كه مردم و مخصوصاً مادران شهدا و مفقودين به سردار سليماني داشتند؛ حاج قاسم باعث دلگرمي اين طبقه از جامعه بود. مادر رزمنده قصه ما، فقط به عكس سردار اعتماد دارد و درد دلش را با او ميگويد و امانتش را به وي ميسپارد. اميدوارم هميشه هواي اين مادران را داشته باشيم و به مانند سردار سليماني سرباز اين مملكت باشيم.