مجموعه: كوچه پس كوچه هاي تفاهم

براستي پس از ازدواج چه اتفاقي مي افتد؟ چرا برخي زوجين از بودن در كنار هم احساس شادماني دارند، اما برخي ديگر با وجود همسر، آنچنان احساس انزوا و تنهايي مي كنند كه انگار اصلا ازدواجي صورت نگرفته و شخص ديگري در كنار آنان زندگي نمي كند.

چرا بعضي افراد تازه ازدواج كرده با وجود اختلافات زياد نهايتا به تفاهم مي رسند، اما زوج هايي كه روزي عاشق يكديگر بودند و دوري از همديگر را حتي براي يك لحظه طاقت نمي آوردند تا اين حد از يكديگر منزجر و متنفر مي شوند.

واقعيت اين است كه هر ازدواجي با شرايط پرتنشي مواجه و همين شرايط موجب مي شود جوهره زوجين محك بخورد. سازگاري با ديگري، شروع شغل جديد، تولد اولين فرزند، ارتباط با افراد جديد و بيماري يكي از زوجين نمونه هايي از اين شرايط و موقعيت هاي تنش زا​ست. نكته مهمي كه در شروع ازدواج بيش از همه اهميت دارد اين است كه تفاوت ها را بپذيريم و اصول ارتباطي موثر را رعايت كنيم. به دلايل زيستي و فرهنگي ما هرگز نبايد انتظار داشته باشيم جنس مخالف ما را كاملا درك كند. با قدرداني و احترام به نبود شباهت هاي اساسي است كه دوجنس مخالف مي توانند همزيستي و وحدت هماهنگ و زندگي مشترك پايداري داشته باشند.

چند قانون واقعي براي رابطه صحيح
درباره احساسات و عواطف واقعي تان با همسرتان صادق باشيد: زماني كه درباره احساسات و عواطف دروني خود صداقت نداشته باشيم، روابط ما دستخوش ناملايمات روحي و اخلاقي مي شود. فيلم بازي كردن، تظاهركردن، پنهانكاري ها و حتي دروغ گفتن ها نشانه هاي عدم صداقت در يك زندگي زناشويي است.

همسرتان را دوستدار تفكر و ذهنيت خود كنيد: جذاب ترين بخش از وجود زنان و مردان را فكر و ذهنيت آنها تشكيل مي دهد. پس سعي كنيد همسرتان را عاشق تفكر و ذهنيت خود كنيد و هر گز از ظاهر و اندام خود براي شيفته كردن وي استفاده نكنيد؛ چراكه اين امر، واهي و زودگذر است و با گذشت زمان و پير شدن از جذابيت ها و زيبايي هايتان كم مي شود.

از نظر عاطفي ـ احساسي سخاوتمند باشيد و هرگز خساست به خرج ندهيد: سخاوت احساسي ـ عاطفي به اين معناست كه شما بدون هيچ گونه قيد و شرطي آزادانه عشق، محبت و قدرداني و تشكر خود را به همسرتان ابراز كنيد. البته منظور اين نيست كه هر پنج دقيقه يكبار قربان صدقه او برويد، بلكه بايد سنجيده و مناسب سخاوت خود را نشان دهيد.

به همسرتان تعهد روحي ـ قلبي داشته باشيد، البته اين تعهد بايد دوجانبه باشد: به خاطر داشته باشيد مراسم ازدواج باشكوه، حلقه الماس، شيك ترين لباس عروسي​ يا دامادي هيچ كدام نمي تواند به شما در داشتن يك ازدواج موفق و شاد كمك كند و تنها تعهد احساسي ـ عاطفي است كه زندگي مشتركتان را تا پايان عمر ضمانت مي كند.

گفت وگوي موثر با همسرتان را ياد بگيريد
گفت وگو كردن يا گفت وگو نكردن،​ مساله اين است و كليد موفقيت يا شكست در ازدواج همين جاست. تجربه مشاوران خانواده نشان مي دهد ۵۰ درصد زوج هايي كه براي درخواست كمك مي آيند، مشكل اصلي شان را عدم ارتباط و گفت وگو با همسر خود مي دانند. وقتي پس از ازدواج ما ارتباط برقرار نمي كنيم، جريان زندگي را بند​ و مرداب راكدي از احساس ترحم به حال خود به وجود مي آوريم. ما احساس تنهايي مي كنيم، زيرا تنها هستيم. ما همسرمان را كنار گذاشته ايم و از زندگي با هم سر باز مي زنيم. شايد هنوز با هم در يك خانه زندگي مي كنيم، اما به صورت دو انسان تنها زندگي مي كنيم، نه يك زوج واحد. خيلي ها در زندگي مشتركشان تنها و بي ارتباط هستند و اين تنها بودن اصلا خوب نيست.

بر خلاف روياهاي دور و درازي كه پيش از ازدواج داشتيم، ارتباط و گفت وگو به صورت خودكار و طبيعي به وجود نمي آيد. از سوي ديگر برخلاف آنچه بعضي زوج ها تصور مي كنند، ارتباط برقرار كردن غيرممكن نيست. چنان كه ما بخواهيم با هم يكي شويم و از آن احساس گرم زندگي كه عميق ترين لذت و رضايت خاطر انسان است، بهره مند باشيم بايد ارتباط درست برقرار كنيم. تا زماني كه به يكديگر اعتماد و با هم ارتباط برقرار نكنيم نمي توانيم همديگر را بشناسيم و احساس خوبي داشته باشيم. هم حرف زدن و هم گوش كردن براي ارتباط موثر لازم است. هريك از ما ممكن است يكي از اين دو هنر را بلد نباشيم، اما با آموختن آنها مي توانيم ارتباط برقرار كنيم. مطمئنا تا زماني كه هر دو طرف در زندگي مشترك تصميم نگيرند باهم ارتباط برقرار كنند ازدواجشان به موفقيت نمي رسد. در اينجا به برخي موانع مهم در برقراري ارتباط موثر پس از ازدواج مي پردازيم:

نداشتن اعتماد به نفس يكي از زوجين: نداشتن عزت نفس يكي از بزرگ ترين موانع ارتباط پس از ازدواج است. خيلي از ما بنا به دلايلي با احساس بي كفايتي بزرگ شده ايم. مدام به شكست هايمان فكر مي كنيم و موفقيت هايمان را بسختي به ياد مي آوريم، در برخورد با هر كس احساس خطر مي كنيم. بنابراين وقتي ازدواج مي كنيم از ترس طرد شدن يا شكست خوردن عقايدمان را مطرح نمي كنيم غافل از اين كه نداشتن اعتماد به نفس بيش از هر عامل ديگري عوارض اختلال رواني را ايجاد مي كند و يكي از مهم ترين عوامل افسردگي در زنان است. مسلما شما نقطه ضعف هايي داريد، حتما شكست هايي هم خورده ايد، اما نقطه قوت هم داريد و مي توانيد در بسياري زمينه ها موفق شويد. در هر كاري نهايت تلاش خود را به كار گيريد. از تمام قابليت هايتان استفاده كنيد و نگران چيزهايي كه خارج از كنترل شما هستند، نباشيد. اگر همسرتان اعتماد به نفس ندارد و دوستش داريد به او نيز كمك كنيد تا گذشته را بپذيرد و روي آينده تمركز كند. به كمك محبت و توجه مي توانيد اعتماد به نفس همسرتان را بالا ببريد، اين عمل شما يعني پذيرش، عشق، درك و تشويق. با اين كار در واقع جهت را به او نشان مي دهيد و اين كار به جاي ياس و نوميدي، نگرش مثبت را مي نشاند و اين يعني رشد در زندگي مشترك.

نمي خواهيم همسرمان را برنجانيم: خيلي از زن و شوهر ها به خاطر اين كه همسرشان را نرنجانند از ابراز عقيده شان خودداري مي كنند. آنها فكر مي كنند اگر صادق باشند، همسرشان ناراحت مي شود. با اين كار ما به يكديگر مثلا مهرباني مي كنيم. انگار كه بچه هستيم. شايد تصورمان درست باشد، اما اگر قرار باشد مثل بزرگسالان با هم رابطه برقرار نكنيم چطور مي توانيم با اين طرز برخورد، بالغ شويم؟ البته منظور اين نيست كه به بهانه صداقت تمام احساسات منفي و دق دلي هايتان را برسر همسرتان خالي كنيد. هدف اين است​ حقيقتي را كه وجود دارد با عشق و محبت بگوييم. هدفمان رشد رابطه است نه ويرانگري. اين نكته مهم را هم به ياد داشته باشيد. شما نبايد بيش از اندازه و به صورت افراطي از همسرتان حمايت كنيد چون ممكن است بعد به ضررتان تمام شود.

خودخواهي يكي از همسران: خودخواهي در زندگي زناشويي يكي از موانع ارتباط و وحدت همسران است. ما ذاتا تمايل داريم به جهت مخالف برويم «نظر من هميشه درسته، فكر نمي كني نظر تو اشتباهه». نقطه مقابل خودخواهي، عشق ايثارگرانه است كه بزرگ ترين هديه است كه مي توانيم به همسرمان بدهيم، اما تا زماني كه دست از خودخواهي مان بر نداريم اين كار غيرممكن است. در رابطه با خودخواهي همسرتان شما صد درصد موفق نمي شويد آن را از بين ببريد، اما كار مهمي كه مي توانيد انجام دهيد اين است كه در رابطه با خودخواهي خودتان كاري كنيد كه براي همسرتان سرمشق شويد چرا كه بيشتر ما به الگوي عشق و محبت پاسخ مثبت مي دهيم.

عصباني بودن يكي از طرفين: مسلما خشم و عصبانيت مانعي بر سر راه ارتباط است. وقتي كسي عصباني است، برقراري ارتباط با او اگر غيرممكن نباشد بسيار دشوار است. خشم اگر درست كنترل شود مي تواند حوزه اي از رابطه تان را كه محتاج توجه است، آشكار كند. اگر در رابطه تان يكدفعه دچار خشم شديد يا احساس كرديد همسرتان از كوره در رفته، وقتي آرام شديد برگرديد و دوباره درباره مشكل مورد بحث با همسرتان گفت وگو كنيد. اگر بگذاريد خشم شما را كنترل كند باعث جدايي تان مي شود نه يكي شدن. خشم هميشه آدم ها را از هم جدا مي كند، اما مهار خشم مي تواند شما را به هم نزديك كند.

​خودداري از حرف زدن: معمولا يكي از مشكلات زوج ها كه بعد از ازدواج بيشتر متوجه آن مي شوند اين است كه يكي از آنها از حرف زدن خودداري مي كند و اغلب اين مردان هستند كه ساكت و خاموشند. همه ما در شخصيت مان نقاط قوت و ضعفي داريم، شايد بنا به دلايلي در دوران كودكي مان گوشه گير و درونگرا شده ايم، اما اين به آن معنا نيست كه نمي توانيم ياد بگيريم درباره مسائل و تجارب مان با همسرمان صحبت كنيم تا لذت يكي بودن را تجربه كنيم. حرف زدن را مي توانيم از مسائلي كه در طول روز برايمان اتفاق افتاده شروع كنيم يا اگر قضيه اي در گذشته اتفاق افتاده و شما هنوز به خاطر آن ناراحت هستيد سر صحبت را باز كنيد و به همسرتان فرصت اصلاح بدهيد. اگر نمي توانيد مشكلتان را با كلام بگوييد مي توانيد آن را در نامه اي بنويسيد و از همسرتان بخواهيد آن را در حضور شما بخواند. به هر حال بايد درباره مسائل صحبت كنيد چرا كه تا وقتي ارتباط برقرار نكنيد همسرتان ابدا نمي فهمد شما مثلا از آن اتفاقي كه افتاده هنوز ناراحتيد يا نمي تواند درك كند خواسته تان چيست. مطمئن باشيد زندگي زناشويي ارزش تغيير ​دارد.

از خودتان شروع كنيد
ـ هنگامي كه همسرتان مشغول تماشاي تلويزيون است بدون آن كه هيچ حرفي بزنيد فقط كنارش بنشينيد. قرار نيست كار ديگري انجام دهيد.
ـ هنگامي كه صبح از يكديگر جدا مي شويد از همديگر خداحافظي كنيد.
ـ هنگام راه رفتن دست او را بگيريد اين نشان مي دهد براي لذت بردن از يكديگر راه هاي ساده اي وجود دارد.
ـ خنده و شوخي را از ياد نبريد. اگر خواسته خود را همراه با شوخي و خنده مطرح سازيد، همسرتان در برابر آن موضع دفاعي نخواهد گرفت.
ـ زياد صداقت نداشته باشيد. اگر ايرادي در همسرتان است كه قادر به اصلاح آن نيست (البته منظور ايرادات بزرگ نيست) تاكيدي بر آن نداشته باشيد و خودتان را خسته نكنيد.
ـ كمتر حرف بزنيد. برخي از زوجين تمايل دارند ​ همسرشان غيرعاطفي و خلاصه و مفيد صحبت كند و زماني را هم به او بدهد تا درباره حرف هايي كه شنيده است فكر كند.
ـ فراموش نكنيد كه مردان و زنان به دو زبان كاملا متفاوت صحبت مي كنند.
ـ برخي مواقع در مورد داشتن عدم توافق، توافق كنيد چون بسياري از عدم توافق ها بدون راه حل باقي مي مانند.
ـ به ياد داشته باشيد تحسين و تمجيد موجب تحكيم روابط زناشويي مي شود، پس از آن دريغ نكنيد.
ـ مدام به فكر تغيير همسرتان نباشيد. لطفا تغيير و بهبود در رفتار و بخصوص عادات بد را از خودتان شروع كنيد . مطمئن باشيد اين تلاش شما براي تغيير خودتان بر ديگري هم تاثيرگذار خواهد بود.
ـ خواسته تان را مستقيم بيان كنيد، مثلا اگر همسرتان روز تولدتان را فراموش مي كند و هديه اي هم برايتان نمي خرد مي توانيد تاريخ را با ماژيك روي آينه اتاقتان بنويسيد. اين مانع بدخلقي شما و احساس گناه او مي شود.
ـ عكس همسرتان را در كيف خود بگذاريد.
ـ به همسرتان به صورت كلامي بگوييد كه دوستش داريد.
ـ به سركارش زنگ بزنيد و بگوييد فقط مي خواستم صداتو بشنوم، دلم برات تنگ شده بود.
ـ هنگام ورود به منزل با لبخند از يكديگر استقبال كنيد نه با اخم.
ـ براي همسرتان به بهانه هاي مختلف هديه بخريد حتي در حد يك دسته گل.
ـ براي همسرتان يك شعر محبت آميز يا حتي يك جوك SMS كنيد.

اصول ارتباط سالمـ به همسرتان «برچسب» نزنيد. برچسب زدن در واقع زير سوال بردن هويت كلي همسرتان است. او را كودن، ديوانه، تنبل، بي خاصيت و خنگ خطاب نكنيد. نتيجه اين برچسب زدن ها از بين رفتن اعتماد، صميميت و نزديكي بين تان مي شود.

ـ از پيام «تو» سرزنشگر و توهين آميز پرهيز كنيد. «تو هيچ وقت نمي فهمي»، «تو فقط فكر خودتي» و جملاتي از اين قبيل اين پيام را به طرف مقابل مي رساند كه «تو خطا كاري و تمام تقصير ها هم به گردن توست.»

ـ از پرداختن (نشخوار ذهني) به گذشته ها پرهيز كنيد. وقتي عصباني هستيد هرگز مسائل گذشته را مطرح نكنيد. با برگشت به گذشته در واقع دليل و مدرك براي ضعف و كاستي هاي همسرتان جمع آوري مي كنيد و پيام تان اين است «تو بدي، تو بدي، تو بدي، تو هميشه اين عيب را داشتي و اصلا بهتر هم نمي شوي» در نتيجه فاصله هايتان بيشتر و بيشتر خواهد شد.

ـ همسرتان را تهديد نكنيد. «اگر به خانه مادرت بروي...»، «اگر فلان كار را انجام دهي...» پيام اين تهديدها اين است كه تو بدي و من قصد دارم حتما تو را تنبيه كنم.

ـ زبان بدن «باز» و «پذيرنده» داشته باشيد. وقتي لب هايتان را مي گزيد، اخم مي كنيد، دندان هايتان را به هم فشار مي دهيد، چپ چپ به همسرتان نگاه مي كنيد يا با شك و ترديد يا تنفر به او خيره مي شويد، زبان بدنتان با صداي بلند و واضح مي گويد «شما قصد نداريد ارتباط درست و موثري با همسرتان داشته باشيد .»

پس از ازدواج​ خرافه ها را فراموش​كنيد

خرافه شماره يك: ازدواج خود به خود موجب خوشبختي مي شود.
افراد خوشبخت بخوبي مي دانند ​ خوشبختي در حيطه ازدواج و خوشبختي فردي همواره يكسان نيست. آنها مي دانند در شكل گيري احساس خوشبختي در يك زندگي مشترك متعهدانه و همراه با عقل و درايت، احساس خوشبختي فردي نقش بسيار مهمي دارد، اما آنها ابتدا به خوشبختي در حيطه مشترك خود و همسرشان اهميت مي دهند. افراد بعد از ازدواج بايد ميان علايق شخصي و آنچه سبب تقويت زندگي مشتركشان مي شود، تعادل برقرار كنند و اين حقيقت را در نظر بگيرند كه چشم پوشي از علايق شخصي به خاطر فردي كه دوستش داريم جزءلاينفك و ضروري يك رابطه صميمانه به شمار مي رود و هنگامي كه چنين حقيقتي در حيطه ازدواج ناديده گرفته شود، به معناي خودخواهي است و نتايج زيانباري براي شما و همسرتان به همراه خواهد آورد.

خرافه شماره دو: يك ازدواج خوب همواره عاشقانه باقي خواهد ماند.
اين جمله را كه «دوستش دارم اما عاشقش نيستم» را از زبان بسياري از زوجين بعد از ازدواج شنيده ايم. متاسفانه اين جمله در بسياري از ازدواج هاي ناموفق به چشم مي خورد. هنگامي كه فردي مي گويد همسرش را دوست دارد ولي عاشق او نيست به معناي اين است كه همسرش جذابيت روزهاي اول آشنايي را ندارد. خاموش شدن شعله هاي عشق پرشور چيزي است كه تقريبا در همه ازدواج ها رخ مي دهد. اين احساس شورانگيز در برخي زوجين تا چند سال دوام مي آورد و در برخي زوجين نيز تنها پس از چند ماه كه از ازدواجشان مي گذرد، فروكش مي كند، اما بايد دانست​ حتي در چنين شرايط نااميدكننده اي هنوز عشق وجود دارد، اما فقط شكل آن تغيير يافته است زيرا اگر عشق رمانتيك همچنان باقي بماند و زوجين در تمام لحظه ها مشتاقانه درگير وجود يكديگر باشند، زوجين نمي توانند به مسائل شغلي، پرورش فرزند و روابط اجتماعي بپردازند.

خرافه شماره سه: در يك ازدواج موفق انجام كارهاي خانه و مراقبت از بچه ها به طور عادلانه ميان زن و شوهر تقسيم مي شود.
گاهي اوقات محققان دست به تحقيقات گسترده، بلندمدت و پرهزينه مي زنند تا چيزي را كشف كنند كه از قبل مشخص است و نيازي به كشف كردن ندارد، تقسيم عادلانه كار خانه يكي از اين مسائل است. به خاطر انجام كارهاي منزل هيچ گاه اوقات خود را تلخ نكنيد. خانم ها بايد اين را بدانند كه در اين دوران با اين كه تقسيم يا تصور تقسيم ناعادلانه كارهاي خانه موجب درگيري بسياري از زوجين شده است، زنان بسياري هستند كه با اين كه همه كارها به تنهايي انجام مي دهند، از زندگي مشترك خود رضايت دارند. پس نه اين خرافه را باور كنيد نه به خاطر آن با شوهر خود بجنگيد.

خرافه شماره چهار: اگر از ازدواج خود ناراضي هستيد طلاق بهترين راه حل است.
اين نكته قابل قبول است كه گاهي رفتارهاي مخرب يك فرد از قبيل اعتياد، اعمال غيرقانوني و اختلالات شديد رواني چاره اي جز طلاق براي همسر او باقي نمي گذارد، اما واقعيت اين است كه بسياري از دلايل اقدام به طلاق فرد به خاطر موارد بيخود است. نيازي به توضيح ندارد كه هيچ زن و شوهري در تمام موارد زندگي با يكديگر توافق نظر ندارند. اختلاف در طرز تفكر به ما اين فرصت را مي دهد كه چگونه از نگاه ديگري به مسائل نگاه كنيم و در صورت لزوم از خود انعطاف پذيري نشان دهيم. پس از ازدواج يادمان باشد ازدواج به تنهايي نمي تواند خوشبختي فرد را ضمانت كند، بلكه خوشبختي چيزي است كه زن و شوهر بايد آن را با تلاشي پيگير دنبال كرده و به آن دست يابند پس با كوچك ترين اختلافي به فكر طلاق نباشيد.